نوروز 1395 مبارک
پرنده کوچک سپید خوشبختی عیدت مبارک
عزیز دلم این سومین عیدی بود ک تو در کنارمون بودی و لحظه های شیرین و ب یاد ماندنی برامون ساختی و یک دنیا خوشبختی همراهه خود اوردی و کلبه کوچک مون و پر از عشق کردی
عشق مامان امروز 27 فروردین ماهه و شما با ایا جوونت رفتی قوچان تا کلی خوش بگذرونی و تفریح کنی
ماشالله برا خودت خانومی شدی و کلی حرفایه شیرین میزنی و دله مارو اب میکنی
دیروز میخواستی بری قوچان اومدی بغلم کردی و میگی هرموقع دلت تنگ شد من زود میام پیشت تو هنوز نرفته بودی دله من تنگ شده بود چ برسه ب الان . اما دوس ندارم خیلی وابسته باشی ک بعدا ب مشکل بخوریم عشقم
ی روز رفته بودم حمام بعد کلاهه حمام سرم بود و کارامو انجام میدادم بعد ک کارام تموم شد و کلاه و دراوردم اومدی میگی آفرین من اینطوری دوست دارم با کلاه اصلا دوست ندارم زشت میشی گفتم دستت درد نکنه اینقدر ابراز علاقه میکنی
ی روز داشتم برات اسمه امام ها رو میگفتم تا رسیدم ب امام چهارم (گفتم امام سجاد) برگشتی گفتی پس آیا جوونم چی ؟؟؟؟؟ الهی فدات بشم کلی برات توضیح دادم اما بازم نگرفتی چی میگم
هفته دوم عید برای بار اول خودمون 3تایی رفتیم مسافرت . البته همین نزدیکی ها نیشابور و کاشمر . خووب بود و خیلی خوش گذشت .
اما تو دایم میگفتی بریم مسافرت منم میگفتم خووب اینجا مسافرته دیگه اما میگفتی نه مسافرت آب بازی کنم
هنوز سفر پارسال شمال و یادته وروجک من
امسال کلی عیدی جمع کردی و همه رو با ذوق انداختی توو قلکت و بعد ب من میگفتی میندازم توو دولکم (قلک) بریم گردنبند بخریم گم کردم دیگه ندارم
13 بدر ک کلا بارندگی بود و بیرون نرفتیم اما هفته بعدش رفتیم کوهسنگی و ماهی قرمز عید و انداختیم اونجا . یا ب قول تو بردیمش پیش دوستاش و بچه هاش
ادامه مطالب عکساتو میزارم عشقم
اینجا هم ماهیی کوچولو رو میخوای بندازی پیش دوستاش
عشقم توو حرم امام رضا (ع)